طرف امروز اومد توی مغازم(فهمیدین مغازه دارم یا بازم بگم؟!)بهش گفتم سلام خوش آمدید بفرما؟طرف در اومده میگه با من بودی داداش؟!
منم نه گذاشتم نه برداشتم بهش گفتم پ ن پ یه نفر قبل از شما اومد نوارم اون لحظه گیر کرد الان درست شد.عاغا این مرده داشت خاک کف زمینو از خنده با دهنش جارو میکرد.دیگه بنده خدا رفت توی مغازه چیزیرو رو که میخواست برداره همینجوری هر از چند ثانیه یه قه قه میزد بیا و ببین.
عاغا تا این رفت منم زدم زیر خنده یه مشتری اومد داخل فکر کرد دیوونه شدم رفت خخخخخ
داداشم داشت زغال میزاشت رو گاز واسه قلیون. بابام میگه بازم میخوای قلیون بزاری؟ داداشم میگه پـَـ نـَـ پـَـ زغالا سردشون شده میزارم رو آتیش گرمشون بشه
سوسک رو دیوار راه می رفت رفتم دمپایی برداشتم بکشمش مامانم گفت:می خوای بکشیش؟ گفتم پ ن پ می خوام پاش کنم تندتر راه بره
مگس نشسته رو برنج به خواهرم می گم:مگــــــــــــــــس
می گه بکشمش؟
پ ن پ زشته برنج خالی بخوره یکم خورش بریز واسش!!!
مامانم بهم میگه ی لیوان آب بده
بهش میگم میخوای بخوری؟؟؟؟؟؟
میگه پ ن پ میخوام باهاش حموم کنم ...
مادرا جدیداً اعصاب ندارنا به تفکرات ما جووونا تو جه نمیکنن اصن
نظرات شما عزیزان: